زندگی نامه حضرت معصومه سلام الله علیها
زندگی نامه حضرت معصومه سلام الله علیها را از سایت نکس دریافت کنید.
«حضرت معصومه علیها السلام» در سال 173 ه .ق.، در دوران خلافت هارون (193 – 170 ه.ق) دیده به جهان می گشاید و تا 6 سالگی در سایه پدر رشد و کمال می یابد و از نظر مقام علمی و کمال روحی به آنجا می رسد که پدرش او را به «فداها أبوها»
مدح می کند: «روزی جمعی از شیعیان وارد مدینه می شوند وتعدادی پرسش از خاندان امامت داشتند، ولی هیچ کدام از بزرگواران را نمی یابند؛ چرا که امام موسی کاظم علیه السلام در سفر بود و امام رضا علیه السلام نیز در مدینه تشریف نداشت.
مسافرانِ خسته، غمگین بودند از اینکه نتوانسته بودند خدمت امام برسند و مجبور بودند دست خالی به وطن بازگردند. حضرت معصومه علیها السلام که در آن هنگام هنوز به سن بلوغ نرسیده بود، از دیدن غم و اندوه این مسافران سخت متأثر می شود؛ لذا پاسخ پرسشهای آنها را نوشته، به ایشان می دهد.
شیعیان با سرور و شادی مدینه راترک می کنند و در بیرون مدینه با امام کاظم علیه السلام مواجه شده، شرح ماجرا را می گویند و دستخط حضرت معصومه علیها السلام را خدمت امام موسی کاظم علیه السلام نشان می دهند. امام موسی کاظم علیه السلام بسیار مسرور گشته، می فرماید: فداها أبوها
حضرت معصومه علیها السلام تنها تا 6 سالگی از نعمت درک حضور پدر بهره مند می شود. او در پی دستگیری و زندانی شدن پدرش، از فیض تربیت پدری معصوم محروم می شود و در انتظار پدر، دیده به در می دوزد و از همان آغاز کودکی به هجر و فراق از معصوم و ولیّ امرش مبتلا می گردد؛ هجر و فراقی که هرگز به وصل نمی انجامد؛ چون پس از 4 سال انتظار، خبر شهادت پدر را می شنود و در سوگ او به عزا می نشیند. حضرت معصومه علیها السلام در 10 سالگی و برادرش امام رضا علیه السلام در 35 سالگی، پدر را برای همیشه از دست می دهند.
حضرت معصومه علیها السلام در مدت چهار سال فقدان پدر، تحت سرپرستی و تربیت برادرش، علم می آموخت و بزرگی فرا می گرفت. پس از آن نیز تحت تکفّل وتربیت امام رضا علیه السلام البته نه به عنوان برادر، بلکه به عنوان امام و ولیّ امرش قرار می گیرد. در این سالها حکومت دچار تزلزل شده بود و بهترین فرصت برای امام رضا علیه السلام پدید آمد که خانواده و پیروانش را تحت تعلیم علوم الهی قرار دهد.
امامت امام رضا علیه السلام از سال 183ه .ق.، همزمان با شهادت پدر بزرگوارش آغاز شد. شیعیان(9) بیست سال از امامت آن حضرت فیض بردند. امامت آن حضرت در 10 سال اول با هارون، و 5 سال با خلافت محمد امین و پنج سال آخر با خلافت عبدالله مأمون، توأم بود.
السلام را در خود جای داده بود. از جمله این پیروان اهل بیت علیه السلام، خاندان اشعری بودند.
موسی بن خزرج، بزرگ خاندان اشعری، زمانی که از کاروان حضرت معصومه علیها السلام مطلع شد، شتابان همراه عده ای از محبان اهل بیت علیه السلام به استقبال کاروان شتافت و زمام شتر آن حضرت را گرفت و به سمت قم حرکت داد و به منزل خود آورد و حضرت را در منزل خود جای داد. با ورود حضرت معصومه علیها السلام به قم، مردم قم میزبان مسافری شدند که پس از پیمودن 54 منزل در مدت 2 ماه، اکنون خسته و رنجور شهر آنها را برای استراحت برگزیده بود.
حضرت معصومه علیها السلام عاشقی دل شکسته و مسافر کوی دوستی بود که اکنون تن بیمارش، مانع از حرکت او به سوی مقصدش شده بود.
آن حضرت 17 یا 19 روز ساکن منزل موسی بن خزرج بود و در این مدت مشغول عبادت و رازو نیاز با پروردگار خود شد.
سرانجام تقدیر بر آن شد که این عاشق در فراق بماند و به وصال محبوب خود نرسد و بی آنکه محبوب خود را ببیند، جان را به جان آفرین تسلیم کند.
حضرت معصومه علیها السلام در حالی جان داد که به شوق دیدار برادر و امام زمان خود و به عشق ولایت، سختی راه را به جان خریده و با پیمودن مسافتی طولانی از بیابانهای گرم و سوزان سرزمین حجاز گذشته بود و سعی داشت خود را به امام و مقتدایش برساند
و با این هجرت خود پیام غربت برادر را در فضای بین سرزمین حجاز تا سرزمین ایران طنین انداز کند واین خبر را در تاریخ به ثبت برساند که: «حضرت معصومه علیها السلام جهت دیدار امام زمان خود عزم سفر نموده است» تا شاید شیعیان را بیاموزد که اگر امام را از مدینه به سرزمین غربت کشاندند، شما اجازه ندهید که او در غربت بماند؛ گرد او آیید تامظلومانه به زهر جفا او را به شهادت نرسانند.
حضرت معصومه علیها السلام، در واقع شهید راه ولایت است؛ زیرا «من مات علی حبّ آل محمدصلی الله علیه وآله وسلم مات شهیداً»