تحقیق درباره شهید بهنام محمدی که هنگام هجوم نیروهای عراقی به خرمشهر با آنها جنگید

تحقیق درباره شهید بهنام محمدی که هنگام هجوم نیروهای عراقی به خرمشهر با آنها جنگید را از سایت نکس دریافت کنید.

«شهید بهنام محمدی» متولد ۱۲ بهمن سال ۱۳۴۵ در خرمشهر است.

چند روزی بود که عراقی‌ها کم و بیش به خرمشهر هجوم می‌آوردند. شهریور ۱۳۵۹ بود که مردم خرمشهر باور کردند شهرشان در معرض هجوم دشمن قرار گرفته است. زن‌ها و بچه‌ها، مردان میانسال و جوانانی که توان مبارزه کردن نداشتند، بارشان را بستند و کم کم شهر را ترک کردند.

اما نوجوان ۱۴ ساله‌ای به نام بهنام نمی‌توانست زادگاه مادری‌اش را ترک کند. پیش خود فکر می‌کرد شاید کودک و کوچک جثه باشد و توان جنگیدن در میدان نبرد را نداشته باشد. اما می‌تواند با کسب اطلاعاتی از سپاه دشمن، به رزمندگان اسلام کمک کند.

در روزهای بمباران بی‌آنکه ترسی به دلش راه دهد میان کوچه‌ها و خیابان‌ها می‌دوید و به همرزمان مجروحش کمک می‌کرد. با اینکه فرماندهان مخالف حضور او در جبهه نبرد بودند، اما او بازهم به ترفندهای مختلف خود را به خط اول مبارزه می‌رساند و با دشمن بعثی مبارزه می‌کرد.

بهنام چندین بار توسط نیروهای عراقی به اسارت گرفته شد، اما هربار با نقشه‌ای زیرکانه از چنگ آنان فرار می‌کرد. یک بار راه فرار را می‌یافت و از غفلت سربازان استفاده می‌کرد و بار دیگر همچون کودکی معصوم گریه می‌کرد و وانمود می‌کرد به دنبال مادرش می‌گردد و اشتباهاً بین نیروهای عراقی گرفتار شده است.

هیچ‌گاه به ذهن نیروهای بعثی خطور نمی‌کرد که یک نوجوان ریزنقش به دنبال کسب اطلاعات از سپاه دشمن باشد. پس با گریه‌های او متأثر می‌شدند و او را رها می‌کردند. او با جسارتی که داشت به دل نیروهای عراقی می‌زد و اطلاعات ارزشمندی را در اختیار فرماندهان ایرانی قرار می‌داد.

گاهی حتی سیلی‌های محکم نیروهای عراقی را به جان می‌خرید تا به هدفش برسد، زمانی که جای دست عراقی‌ها روی صورتش بود، دستش را روی قرمزی گونه‌هایش می‌گذاشت و آرام مسیر حرکت آنان را به دلاورمردان ایرانی نشان می‌داد.

شاید کسی باور نکند که در تمام روزهای مقاومت خرمشهر، در ابتدای جنگ، بهنام در کوچه پس کوچه‌های خونین شهر حضور داشت و به چهره آشنایی برای رزمندگان تبدیل شده بود.