سرگشته چو پرگار همه عمر دویدیم آخر به همان نقطه که بودیم رسیدیم
سرگشته چو پرگار همه عمر دویدیم آخر به همان نقطه که بودیم رسیدیم را از سایت نکس دریافت کنید.
سرگشته چو پرگار همه عمر دویدیم
آخر به همان نقطه که بودیم رسیدیم !
یک عمر دویدیم وبه دیوار رسیدیم
بر خوش تپیدیم و به آوار رسیدیم
ما دانۀ یک مزرعۀ سوخته بودیم
گویی که به ناچار به ناچار رسیدیم
چون خسته کلاغی چو به هر بام پریدیم
در آخر هر قصه عزادار رسیدیم
بیهوده بر این خاک سیه پوش نشستیم
بیهوده بر این خاک به زنگار رسیدیم
از عشق جز افسانه ندیدیم چراغی
درمانده به یک خوشۀ سیگار رسیدیم
هی زخم فرود آمد و فریاد نکردیم
مستانه در این محنت سرشار رسیدیم
یک عمر دویدیم و نگفتیم کلامی
یک عمر از این یأس به انکار رسیدیم
از درد به هرگوشه گرفتیم پناهی
هرگز نرسیدیم و تو پندار...رسیدیم
آبان طاهری