قیام قلعه مرغی بیژن ایرانی

قیام قلعه مرغی بیژن ایرانی را از سایت نکس دریافت کنید.

واژه «قلعه‌مرغی» در آغاز پیدایش هواپیما در ایران و پیش از باب شدن واژه فرودگاه، به عنوان محل فرود و پرواز و نگهداری هواپیما به کار می‌رفته‌است و از این رو، این نام روی این محل مانده‌است.

اجتماع خلبان‌های پادگان یکم شکاری تهران (قلعه‌مرغی) در هنگ، برای جنگ آماده شدند؛

حتی چند نفرشان از جمله سروان احمد وثیق و استوار ابراهیم شوشتری برای دفاع برگزیده شدند. شرایط جدید، هواپیماها و خلبان‌ها را به حالت آماده‌باش درآورد و برگزیدگان مجبور شدند تا با آمادگی کامل زیر هواپیمایشان بخوابند.

منصور، ناامید از تغییر شرایط، 5 شهریور استعفا کرد. فروغی جایگزین او شد و بلافاصله بعد از معارفه‌ی کابینه‌ی جدید، طی جلسه‌ای در هیئت دولت به این نتیجه رسید که فرمان «ترک مقاومت» را به نیروهای مسلح اعلام کند!

بعد از دریافت امریه‌ی ترک مقاومت، سربازهای دو پادگان تهران (قلعه‌مرغی و باغشاه) به سربازخانه‌ها برگشتند و خلبانان از پرواز منع شدند؛ اتفاقی که نظامی‌ها را شدیداً ناراحت کرد. شوشتری در خاطراتش با عنوان «فرمان مقاومت» از گریه‌ی خلبانان ایرانی هنگام پرواز روس‌ها بر فراز تهران نوشته است.

بالأخره عصر روز هفتم شهریور پرسنل پادگان مرخص شدند تا به خانه‌های خود بروند اما چند خلبان به اشاره‌ی وثیق در پادگان ماندند که طی جلسه‌ای تصمیم گرفتند در برابر اشغالگرها مقاومت کنند. ساعت 9 صبح 8 شهریور سرتیپ خسروانی فرمانده‌ی نیروی هوایی و سرهنگ معینی فرمانده‌ی هنگ به قلعه‌مرغی رفتند و برای خلبان‌ها صحبت کردند.

معینی با صراحت اعلام کرد: «تا چند ساعت دیگر سربازان روس می‌رسند... وقتی که آمدند، اسلحه را جلویشان گذاشته و هرچه گفتند اطاعت کنید!» این سخنان، قلب خلبان‌ها را جریحه‌دار کرد و بلافاصله قیام آغاز شد. طی یک درگیری کوتاه، خسروانی بازداشت و معینی زخمی شد و زمانی که معلوم شد زره‌پوش‌های باغشاه برای سرکوب قیام در راه قلعه‌مرغی هستند، وثیق و شوشتری پرواز کردند.

آن‌ها که می‌دانستند اگر در ایران بمانند کشته خواهند شد، به سمت دریاچه‌ی خزر حرکت کردند تا با هواپیماها و کشتی‌های شوروی روبرو شوند. پنج هواپیمای شوروی از کشتی‌ها بلند شدند و طی 50 دقیقه نبرد، سروان احمد وثیق به شهادت رسید اما هواپیمای شوشتری به دلیل تمام شدن سوخت در جنگلی نزدیک به ساحل سقوط کرد و او که به طرز معجزه‌آسایی زنده ماند، اسیر نیروهای شوروی شد. قیام قلعه‌مرغی شکست خورد اما خلبانان غیور این یگان پیروز شدند. آن‌ها با شهامت و غیرت‌شان در تاریخ نیروی هوایی ایران جاودانه شدند.