ضرب المثل آفتابه لگن هفت دست
ضرب المثل آفتابه لگن هفت دست را از سایت نکس دریافت کنید.
ضرب المثل «آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچی» به وضوح اظهار میکند که اگرچه ظاهری زینتبخش و باشکوه داشته باشید، اما اگر در باطن خالی و بیارزش باشید، هیچ ارزشی ندارید.
اصطلاح "آفتابه لگن هفت دست" در زمانهای قدیم از آنجا ناشی شده که مردم برای شستشوی دستهای خود قبل از غذا، از آفتابه و لگن استفاده میکردند و در مهمانیها، این وسایل را به عنوان نشانه احترام به سر سفره میآوردند. اما ممکن بود میزبان به دلایل نمایشی تعداد زیادی آفتابه و لگن را به سر سفره بیاورد اما غذا کافی برای همه مهمانان تدارک نمیبخشید.
امروزه این اصطلاح به افرادی اطلاق میشود که بیش از حد به ظواهر و تجملات توجه میکنند ولی در باطن خود خالی و بیمحتوا هستند. آنها به جای توجه به اصل و اساس مسائل، به حواشی و ظواهر میپردازند و ادعای زیادی دارند، اما در عمل هیچ چیز برای ارائه ندارند.
مثالهایی از استفاده این اصطلاح عبارتند از: "مهمانها منتظر شام مفصل بودند، اما وقتی سر سفره نشستند، دیدند که فقط آفتابه لگن هفت دست است و شام و ناهار هیچی!" یا "این آقا فقط حرف مفت میزند، آفتابه لگن هفت دست است، اما عملش هیچی!"
این ضرب المثل مشابه با عباراتی مانند "ظاهر فریبنده، باطن گندیده"، "همه چیز که در زر و زیور نیست" و "سیر از گرسنه خبر ندارد" استفاده میشود.