معنی شعر تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم تو را ای گرانمایه دیرینه ایران تو را ای گرامی گهر دوست دارم

معنی شعر تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم تو را ای گرانمایه دیرینه ایران تو را ای گرامی گهر دوست دارم را از سایت نکس دریافت کنید.

مهدی اخوان ثالث

مهدی اخوان ثالث (۱۰ اسفند ۱۳۰۷ – ۴ شهریور ۱۳۶۹) شاعر، ادیب و موسیقی‌پژوه ایرانی بود. نام و تخلص وی در اشعارش م. امید بود. اشعار او زمینهٔ اجتماعی دارند و گاه حوادث زندگی مردم را به تصویر کشیده‌. شعرش دارای لحن حماسی آمیخته با صلابت و سنگینی شعر خراسانی و نیز در بردارندهٔ ترکیبات نو و تازه با تصویرگری های خلاقانه و بدیع است.

در ادامه به یکی از شعرهای معروف و محبوب اخوان ثالث به نام تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم، میپردازیم.

تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم

ز پوچ جهان هیچ اگر دوست دارم - تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم

اگرچه در این دنیا چیزی برای دوست داشتن ندارم، اما ای ایران! تو را به عنوان سرزمین قدیمی خودم دوست دارم.

تو را ای کهن پیر جاوید برنا - تو را دوست دارم، اگر دوست دارم

(شاعر سرزمینش را به یک پیر که همچنان شاداب و ماندگار است تشبیه کرده) و میگوید که کشورش در عین پیری اما سرزندگی بسیار دوست دارد.

تو را ای گرانمایه، دیرینه ایران - تو را ای گرامی گهر دوست دارم

گرانمایه: ارزشمند، محترم، ارجمند (شاعر کشورش را یک سرزمین با ارزش و محترم و قدیمی میشمارد)

تو را ای کهن زاد بوم بزرگان - بزرگ آفرین نامور دوست دارم

تو یک کشور قدیمی و با اصالت هستی و در این خاک بزرگان زیادی را پرورش دادی، به خاطر تربیت این انسان های بزرگ تو را دوست دارم.

هنروار اندیشه‌ات رخشد و من - هم اندیشه‌ات، هم هنر دوست دارم

اندیشه ی تو همچون صورت خورشید میدرخشد و من هم اندیشه تو و هم هنرت را دوست دارم.

اگر قول افسانه، یا متن تاریخ - وگر نقد و نقل سیر دوست دارم

فرقی ندارد که تو یک افسانه و صرفا سیر تاریخی باشی یا یک نقل و قول بسیار مطمئن، هرچه که باشی من دوستت دارم.

اگر خامه تیشه‌ست و خط نقر در سنگ - بر اوراق کوه و کمر دوست دارم

اگر تو صرفا چند طرح تیشه و کنده کاری بر روی سنگ و کوه باشی، من با وجود همه اینها تو را دوست دارم.

وگر ضبط دفتر ز مشکین مرکب - نئین خامه، یا کلک پر دوست دارم

اگر تو صرفا نوشته ای با قلم نی روی دفتر یا مرکب مشکی رنگی روی کلک پر باشی، باز هم دوستت دارم. (کلک پر: کرک و پر)

گمان‌های تو چون یقین می‌ستایم - عیان‌های تو چون خبر دوست دارم

حدسیاتی که در مورد تو وجود دارد را آنچنان ستایش میکنم انگار که واقعیت است و آنچه که در مورد تو عیان است را به شیرینی روایات دوست دارم.

به جان، پاک پیغمبر باستانت - که پیری‌ست روشن‌نگر دوست دارم

ای سرزمین کهن من! پیامبر قدیمی خاکت را که پیر روشنگری بود به اندازه جان خودم دوست دارم.

سه نیکش بهین رهنمای جهان است - مفیدی چنین مختصر دوست دارم

سه مفهوم راهگشای تو را که مبتنی بر نیکی است، علی رغم مختصر و مفید بودنش دوست دارم.

(به احتمال زیاد مقصود شاعر از این بیت، گفتار نیک، کردار نیک و پندار نیک منسوب به کوروش هخامنشی است.)

ابرمرد ایرانیی راهبر بود - من ایرانی راهبر دوست دارم

او (کوروش) ابرمرد ایرانی و یک راهگشا بود و من هر ایرانی که راهگشا باشد رو دوست دارم.

نه كشت و نه دستور كشتن به كس داد - ازينروش هم معتبر دوست دارم

نه کسی را کشت و نه دستور کشتن کسی را داد، برای همین من او را به دلیل این اعتبارش دوست دارم. (در تاریخ آمده که کوروش وقتی به بابل حمله کرد بدون جنگ و خون ریزی آنجا را فتح کرد و پس فتح نیز دستور کشتن کسی را نداد)

من آن راستين پير را گر چه رفته است - از افسانه آن سوي تر دوست دارم

من این شخص را که فراتر از افسانه ها رفته است، دوست دارم.

هم آن پور بيداردل بامدادت - نشابوري هورفر دوست دارم

بیداردل: آگاه، متوجه - پور: پسر - بامداد: پس از نیمه شب، نزدیک صبح

فري مزدك آن هوش جاويد اعصار - كه ش از هر نگاه و نظر دوست دارم

من آن مزدک خجسته را با هوش جاودانش در آن عصر، دوست دارم.

دلیرانه جان باخت در جنگ بیداد - من آن شیردل دادگر دوست دارم

مزدک دادگری بود که در جنگ با ظالم جانش را از دست داد و من این دادگر شجاع را دوست دارم.