کلمات هم معنی کلاس دوم

کلمات هم معنی رایج در کلاس دوم ابتدایی:

1. صفات:

بزرگ: عظیم، پهناور، وسیع، سترگ، گنده

کوچک: ریز، ظریف، خرد، ناچیز، مختصر

زیبا: قشنگ، دلنشین، دلربا، دل‌انگیز، دل‌فریب

زشت: نازیبا، کریه، قبیح، زشت‌رو، زشت‌چهره

خوب: نیکو، پسندیده، مطلوب، مرغوب، عالی

بد: زشت، ناپسند، نامطلوب، نامرغوب، ناچیز

دوست: یار، رفیق، همدم، هم‌صنف، هم‌کلاس

دشمن: خصم، دشمن، بدخواه، بداندیش، بدکار

آرام: ساکت، بی‌سروصدا، بی‌صدا، خلوت، متین

پر سر و صدا: شلوغ، پرغوغا، پرجنجال، پر همهمه، پر هیاهو

گرم: داغ، سوزان، ملتهب، آتشین، گداخته

سرد: خنک، یخ، یخی، گوارا، خنک کننده

تر: خیس، نمناک، غرق، شلپ‌وشلوپ، مرطوب

خشک: بی‌آب، بدون رطوبت، کم‌آب، تفت‌داده، سوخته

سنگین: پروزن، وزین، گران، ثقیل، سنگین‌وزن

سبک: کم‌وزن، ناچیز، مختصر، ناچیز، بی‌وزن

بلند: مرتفع، رفیع، بلند بالا، سر به فلک کشیده، بلند قامت

کوتاه: پست، کوتاه قامت، کم‌ارتفاع، حقیر، ناچیز

تند: تیز، سریع، چابک، چست، برق‌آسا

کند: آهسته، یواش، آرام، بطئی، کم‌سرعت

2. افعال:

رفتن: حرکت کردن، رفتن، پیمودن، طی کردن، گذراندن

آمدن: رسیدن، حاضر شدن، ظاهر شدن، سرزدن، سربلند کردن

خوردن: نوشیدن، بلعیدن، جویدن، قورت دادن، میل کردن

دادن: بخشیدن، عطا کردن، اهدا کردن، واگذار کردن، تحویل دادن

گرفتن: دریافت کردن، تحویل گرفتن، تصاحب کردن، قبض کردن، یدک کشیدن

گفتن: صحبت کردن، حرف زدن، بیان کردن، سخن گفتن، نطق کردن

دید: مشاهده کردن، تماشا کردن، نظاره کردن، نگاه کردن، خیره شدن

شنیدن: استماع کردن، گوش دادن، درک کردن، فهمیدن، ادراک کردن

خوابیدن: استراحت کردن، چرت زدن، غوطه‌ور شدن، به خواب رفتن، بیهوش شدن

بیدار شدن: از خواب بیدار شدن، هوشیار شدن، متوجه شدن، بیدار شدن، از خواب پریدن

3. اسم ها:

خانه: منزل، سرپناه، کاشانه، لانه، اقامتگاه

مدرسه: آموزشگاه، مکتب، آموزشکده، دارالعلم، کالج

کتاب: دفتر، رساله، نوشته، اثر، تألیف

دوست: یار، رفیق، همدم، هم‌صنف، هم‌کلاس

دشمن: خصم، دشمن، بدخواه، بداندیش، بدکار

درخت: نهال، بوته، ساقه، تنه، شاخه

گل: شکوفه، نغمه، رایحه، عطر، بو

میوه: ثمر، محصول، فرآورده، میوه‌جات، ثمرات

حیوان: جانور، موجود زنده، مخلوق، مخلوق خدا، مخلوق پروردگار

پرنده: بالدار، پرنده‌سانان، مرغان، مرغان آوازخوان، پرندگان مهاجر