جمله سازی با معمولا کلاس دوم

جملات با کلمه «معمولا»:

معمولا صبح ها زود از خواب بیدار می شوم.

معمولا در طول روز قهوه می نوشم.

معمولا بعد از ظهرها به پیاده روی می روم.

معمولا شام را با خانواده می خورم.

معمولا شب ها زود به رختخواب می روم.

معمولا در تعطیلات آخر هفته به سفر می روم.

معمولا کتاب های علمی تخیلی می خوانم.

معمولا به موسیقی کلاسیک گوش می دهم.

معمولا فیلم های کمدی را دوست دارم.

معمولا با دوستانم به رستوران می روم.

جملات خلاقانه تر:

معمولا سکوت، گویاترین فریادهاست.

معمولا لبخند، بهترین هدیه است.

معمولا امید، آخرین چیزی است که از انسان می رود.

معمولا صبر، کلیدِ حلِ بسیاری از مشکلات است.

معمولا عشق، قوی ترین نیرویِ جهان است.

مثال از ادبیات فارسی:

«معمولا مرغی که انجیر می خورد، تخم طلا می دهد.» (ضرب المثل)

نکته:

«معمولا» معنی «در بیشتر موارد» یا «به طور کلی» را می دهد.

«معمولا» قید است و قبل از فعل می آید.