درس ازاد هشتم
درس ازاد هشتم را از سایت نکس دریافت کنید.
عنوان: شهر رویاهایم، دورود
شاید شما اغلب کلمه "خانه" را شنیده باشید. منظورم یک خانه خاص، محله یا خیابان نیست، منظورم کل کشور است. جایی که همیشه گوشه ای از قلب ما در آن نگه داشته می شود. جایی که خاک ارزش کل جهان را دارد، جایی که ریشه های ما پنهان شده است و جایی که تفاوت نژاد ما احساس نمی شود. خوب، شما این خانه را خوب می شناسید، این خانه شهر ما است، یعنی دورود، پایتخت طبیعت ایران.
دوباره، خورشید تور ماهیگیری خود را از پشت اوشتورانکوه پهن می کند. دوباره، بوی گل سرخ مرا در شکوه و عظمت طبیعت خانه مان غرق می کند. دوباره، باد سوزان ماه آذر گرمای وجود من را بیشتر می کند. دوباره، گریه باران من را با ملودی باد دیوانه می کند و این دریاچه آبی با تمام زیبایی غیرقابل توصیفش مرا بیش از پیش عاشق آن می کند و به من متقاعد می کند که این تکه ای از بهشت است.
شاید خانه ما زیبا باشد، اما با خانواده شیرین تر می شود. بله، یک خانواده مهربان که مانند یک روح در میان آنها احساس غربت نمی کند.
همانطور که گفتم، شهر ما به اندازه شهرهای دیگر کم نیست، اگرچه برخی آن را فراموش می کنند، اما همیشه جای آن در قلب ما وجود دارد. پس سر خود را بالا بگیر و به این افتخار کن که وطن تو این سرزمین است.
خانواده ما مردم شهر ما هستند، همان مردم شجاع یا همشهریان ما. معدودی از اندیشمندان و مردان بزرگ در میان آنها وجود دارند، در حالی که آنها به دلیل شجاعت و شرافتشان شناخته می شوند و لهجه شیرین آنها باعث می شود کلماتشان خوشایند باشد و مردم احساس راحتی کنند.
من شهر زیبا و رویایی خود، دورود را دوست دارم.
خود ارزیابی
- منظور نویسنده از خانه چیست؟ خانه هر انسان کجاست؟
- مردمان شهر دورود چه ویژگی هایی دارند؟
- به کار بردن واژه ای در معنای غیر حقیقی خود به شرط وجود غلاقه و قرینه مجاز گفته میشود. قرینه چیست؟ علاقه چیست؟
- در ابیات زیر کلمه مجاز را مشخص نمائید.
که کم دیده باشد زمین و زمان (الف) نهادند آوردگاهی چنان
چو آتش تیشه می زد کوه می سفت ب به یاد روی شیرین بیت می گفت
فعالیت های نوشتاری
- در متن درس کلماتی که در آنها حرفهای (ط،ت) وجود دارد پیدا کنید و بنویسید.
- مفرد واژه های زیر را بیابید. سپس آنها را با یکی از نشانه های (ان) و (ها) جمع ببندید.
- الف) عوامل:
- ب) آثار:
- ج) افکار:
- د) مفاهیم:
3. در ابیات زیر کلمه مجاز را مشخص نمائید.
- الف) نهادند آوردگاهی چنان که کم دیده باشد زمین و زمان
- ب) به یاد روی شیرین بیت می گفت چو آتش تیشه می زد کوه می سفت
حكایت (وفادارى)
روزی شاهی به خشم آمد از وزیر خود به خاطر اشتباهی که کرده بود و فرمان داد که او را در میان سگهای شکاری کاخ رها کنند تا او را دریده و پاره کنند.
وزیر از شاه ده روز مهلت خواست و شاه موافقت کرد. در طی این ده روز، وزیر به سگها خدمت رساند، به آنها غذا داد و مراقبت کرد و با آنها مهربانی نمود.
وقتی ده روز به پایان رسید، شاه دستور داد تا در مقابل دیدگان همه حکم اجرا شود، اما به تعجب دید که سگها به جای حمله کردن به وزیر، او را لیس میزنند و به نشانه محبت سر خود را خم میکنند. شاه با حیرت از وزیر دلیل را پرسید.
وزیر پاسخ داد: ای شاه، من سالیان دراز به تو خدمت کردم، اما تو به خاطر یک اشتباه حکم کشتن من را دادی، در حالی که این سگها برای ده روز خدمت من به این صورت به من وفادار ماندهاند. (کلیله و دمنه)
شعر خوانی: شب یلدا
- مهر ایزد بار دیگر یار شد زایش خورشید شب تکرار شد
- این شب شوریدگی و زندگی خوش بود در پای ساقی بندگی
- آن بخواند حافظ و فالی زند وان دگر شه نامه را قالی زند
- کاش این شب باشد آن خوش روزگار ساغر می نوشی از داستان یار
- کاش این شب را نبودی بامداد زانکه نقش ما سیه روزی فتاد
- آریایی شب چو روز روشن است نی سرای دشمن و اهریمن است
- چشم مست و زل مشکین نگار جمله در دامان یلدا برقرار
- شادم و شب زنده داری می کنم زنده یاد آریایی می کنم
- امشب از هر شام دیگر برتر است شام یلدا بام دب اکبر است
- شمع نی سوزاندنش پروانه را تا که یلدا مهر ورزد خانه را
- پای کوبان بانگ شادی سر دهید بوم شوم از خانه دل پر دهید
- جمله گردید همنوا و هم صدا زنده بادا آرایی ای خدا
دکتر بهگام