با موضوع سفر به گذشته یک داستان کوتاه در چند خط بنویسید و عناصر داستان را مشخص کنید

با موضوع سفر به گذشته یک داستان کوتاه در چند خط بنویسید و عناصر داستان را مشخص کنید را از سایت نکس دریافت کنید.

انشا در مورد سفر به گذشته

بر اثر صدای برخورد سنگ به پنجره از خواب پریدم؛ چندبار پلکم را باز و بسته کردم اما انگار هیچ جوره این مکان برایم آشنا نبود. روی یک تشک گرم و نرم گلگلی بودم و نور باریکی از لای پنجره به داخل اتاق می تابید. مشغول واکاوی اطرافم بودم که باز هم سنگی به پنجره اتاق برخورد کرد. لحاف را کنار زدم و به سمت پنجره رفتم، همین که در را باز کردم خنکای مطلوبی صورتم را نوازش داد. دور تا دور حیاط چشم چرخاندم اما چیزی آشنا به نظرم نیامد.

تعدادی کودک دور تا دور حوض آبی مشغول بازی بودند، زنی با پیراهن و دامن قرمز گلگلی مشغول سابیدن لباس بود و هر از چند گاهی به کودکان تشر میزد که آنورتر بازی کنند تا لباس های شسته شده دوباره کثیف نشوند، دخترک جوانی هم درحالی که سینی بزرگی پر شده از سبزی به سر دارد از پله های گوشه حیاط پایین میرود. چشم چرخاندم و دقیقا رو به روی پنجره یک سماور را دیدم که درحال قل زدن بود، قوری چینی سفید و قرمزی هم بالای آن خودنمایی میکرد؛ بیشتر دقت کردم، تنها چیزی که به چشمم آشنا آمد همان قوری بود.

یادم آمد! دیشب، قبل از آنکه بخوابم غول چراغ جادو از این قوری که داخل صندوقچه قدیمی مادربزرگ بود بیرون آمد و از من خواست آرزویی کنم تا آن را برآورده کند؛ من چه آرزویی کردم؟ آرزو کردم که مرا به گذشته و به روزهای جوانی و نوجوانی مادرم ببرد!