جمله سازی با دلگشا کلاس سوم
جمله سازی با دلگشا کلاس سوم را از سایت نکس دریافت کنید.
- کوچه مادر بزرگم دلگشا است.
- باغ دلگشا در شیراز است.
جمله های دیگر با کلمه «دلگشا»:
منظره دلگشای دشت و کوهستان، روح و روان انسان را جلا میدهد.
با دیدن باغ پر از گلهای رنگارنگ، دلگشا شد.
شنیدن خبر سلامتی او، دلگشاترین خبر دنیا بود.
خبر موفقیت فرزندش، دل او را شاد و دلگشا کرد.
خاطرات دوران کودکی، دلگشاترین خاطرات زندگی من هستند.
یادآوری آن روزهای خوش، دلش را گرم و دلگشا کرد.
لبخند دلگشای او، غم را از چهره ی من دور کرد.
با دیدن لبخند او، دلم شاد و دلگشا شد.
نوازش دلگشای نسیم، صورتش را نوازش میداد.
نوازش مادرش، غم و اندوه او را از بین برد و دلش را شاد و دلگشا کرد.
آواز دلگشای بلبل، سکوت صبح را شکست.
شنیدن آواز دلنشین خواننده، روح و روان او را جلا داد و دلش را شاد و دلگشا کرد.
هدیه دلگشای او، من را خوشحال و غافلگیر کرد.
دریافت هدیه ی تولد از طرف دوستانش، دلش را شاد و دلگشا کرد.
مژده دلگشای آزادی، مردم را شادمان کرد.
شنیدن خبر پیروزی، دلش را شاد و دلگشا کرد.
دیدن یار دلگشا، غم و اندوه را از دلش دور کرد.
حضور یار، دلش را شاد و دلگشا کرد.
صحبت دلگشای او، روح و روانم را آرام کرد.
صحبت با دوستان صمیمی، دلش را شاد و دلگشا کرد.