خلاصه داستان حضرت زکریا و یحیی کلاس چهارم ابتدایی

خلاصه داستان حضرت زکریا و یحیی کلاس چهارم ابتدایی را از سایت نکس دریافت کنید.

حضرت زکریا، که نجار بود و در معبد سلیمان به عنوان خادم فعالیت می‌کرد، با همسرش که در منابع با نام‌های مختلفی چون ایشاع و الیصابات ذکر شده است، زندگی می‌کرد. این زوج، که در سنین کهنسالی به سر می‌بردند، فرزندی نداشتند چرا که الیصابات نازا بود.

زکریا، که به عمق قلبی از خداوند درخواست فرزند می‌کرد، در معبد به دعا پرداخت و از خداوند خواست تا به او فرزندی پاکیزه عطا کند. این درخواست در حالی بود که زکریا از آینده بنی اسرائیل و نبود وارثی شایسته برای ادامه میراث دینی و معنوی خود نگران بود. دعای او در لحظاتی که شاهد معجزات الهی در قبال حضرت مریم بود، که غذاهای بهشتی به طور معجزه‌آسا برای او فرستاده می‌شد، با ایمان و امید بیشتری همراه بود.

پاسخ خداوند به دعای زکریا، بشارت به داشتن فرزندی بود که نام او را یحیی گذاشتند. این بشارت در حالی به زکریا داده شد که او در سنین بسیار بالا قرار داشت و همسرش نیز به طور طبیعی قادر به بارداری نبود. یحیی، که به عنوان پیامبری شایسته و خویشتن‌دار، دور از هر گناه، و تصدیق‌کننده عیسی مسیح معرفی شده است، به عنوان معجزه‌ای الهی و پاسخ به دعای پر از ایمان زکریا به دنیا آمد.

این داستان نه تنها بیانگر قدرت نامحدود خداوند و امکان پذیری هر امری با ایمان و دعا است، بلکه تاکیدی است بر اینکه خداوند به دعای بندگان خود گوش فرا می‌دهد و در زمان‌های نیاز، راهی برای برآورده شدن درخواست‌های آنها فراهم می‌کند، حتی اگر آن درخواست‌ها از نظر بشری غیرممکن به نظر برسند.