معنی حکایت انشاالله فارسی هشتم

معنی حکایت انشاالله فارسی هشتم را از سایت نکس دریافت کنید.

ین حکایت داستان مردی است که با اعتماد به نفس بالا و بدون در نظر گرفتن احتمالات، تصمیم می‌گیرد به بازار برود و با پولی که دارد، خز بخرد. وقتی از او خواسته می‌شود که بگوید "ان شاء الله" (خدا بخواهد)، او با بی‌توجهی به این توصیه پاسخ می‌دهد که نیازی به گفتن آن نمی‌بیند چون پول دارد و خز نیز در بازار موجود است.

ما در مسیر، توسط دزدی مورد سرقت قرار می‌گیرد و پولش دزدیده می‌شود. وقتی دوباره با همان شخصی که به او توصیه کرده بود برخورد می‌کند، می‌فهمد که زمان استفاده از "ان شاء الله" برای ابراز این که همه چیز تحت اراده خداوند است و نباید هیچ چیز را بدیهی فرض کرد، از دست رفته است.