معنی شعر ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی نروم جز به همان ره که توام راه نمایی
معنی شعر ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی نروم جز به همان ره که توام راه نمایی از فارسی کلاس دوازدهم را از سایت نکس دریافت کنید.
معنی شعر کامل ملکا ذکر تو گویم از فارسی کلاس دوازدهم
ملکا، ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی - نروم جز به همان ره که توام راه نمایی
خدایا تو را به یاد میآورم و ستایش میکنم زیرا تو پاک و خدای من هستی و جز به همان راهی که تو مرا راهنمایی کنی، نمیروم.
همه درگاه تو جویم همه از فضل تو پویم - همه توحید تو گویم که به توحید سزایی
فقط درگاه تو را جستجو میکنم و به درگاه تو روی میآورم و تنها فضل و بخشش تو را طلب میکنم. فقط تو را به یگانگی میستایم؛ زیرا تو شایسته توحید هستی.
تو حکیمی تو عظیمی تو کریمی تو رحیمی - تو نماینده فضلی تو سزاوار ثنایی
تو دانا، بزرگ، بخشنده، مهربان و بندهنواز هستی و شایسته ستایشی.
نتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نگنجی - نتوان شبه تو گفتن که تو در وهم نیایی
خداوندا! زبانها در توصیف تو ناتوان هستند زیرا تو در عقل و اندیشه محدود آدمی، نمیگنجی. شبیه و نظیری هم برای تو نمیتوان یافت زیرا تو حتی در خیال و گمان ما در نمیآیی.
همه عزی و جلالی، هم علمی و یقینی - همه نوری و سروری، همه جودی و جزایی
خداوندا! تو سراسر بزرگی و جلال هستی و سراسر علم و یقین هستی. تو سراسر نور و شادمانی، بخشش و پاداش هستی.
همه غیبی تو بدانی، همه عیبی تو بپوشی - همه بیشی تو بکاهی، همه کمی تو فزایی
خداوندا! تو همه امور پنهان ما را میدانی و عالم الغیب هستی و همه عیبهای ما را از نظر دیگران پنهان میکنی (ستارالعیوب) و همه کم و زیاد شدنها به دست تو است.
لب و دندان سنایی همه توحید تو گوید - مگر از آتش دوزخ بودش روی رهایی
سنایی (نام شاعر) با تمام وجود تو را به یگانگی میستاید. امید است که برای او از آتش دوزخ رهایی باشد.