کلمات سخت املایی فارسی سوم ابتدایی درس به درس

کلمات سخت املایی فارسی سوم ابتدایی درس به درس را از سایت نکس دریافت کنید.

رنگین کمان، سنجاقک، پروانه ها، صمیمی تر، ساده، صاف، بی کینه، محلّه ی ما، خانواده اش آمده بود، ثبت نام، هنوز، عادت، هیچ، ناراحت، وسایل، این قدر، ناراحت، حالا، می خواهد بادقّت، اطراف، صف، بازارچه، تعداد- مغازه، بعضی، موادّ غذایی، موادّ خوراکی، مقابلِ قنادّی گذشت، گُنبدِ فیروزه ای، عظمتی، بوستان، فضای، زیبای، انتهای، فوتبالی، جمعیت، مسابقه تیم، برگزار، قبلاً، معرّفی، به نظر، دروازه بان، خاطرات، قبلی، می ایستاد، احساس، تنگ بخواهید، خوش حالی، خودمان، ساعت، پدربزرگ، بَغَل، صورتم، اِنگار، تشکّر، عصا.

زنگ ورزش، پاییزی، گذشته، آغاز، همچنان، معلّم، بچّه ها، درباره ی، مناسب، موضوع، مهم، می خواهد، با علاقه، بحث، شرکت، نظم، سلامتی، ترتیب، پیشرفت، به صورتِ حرفه ای، بعد علاقه ی، انتخاب، تعطیلی، تابه حال، موضوع، بسکتبال، چطور، البته، بخواهی، تصمیم، نظرم دوره های، استخر، بیاموزید، محلّ مخصوص، اصلی، جنب و جوش، ماهرانه، مربّی، مثل، طول راهنمایی، صحبت، دوره یِ آموزشی، نام نویسی، خسته، نتیجه ی، مسابقات، برگزار، رُتبه، تلاش خواهم.

قصّه ی تنگ بلور، صنوبر، بیشه یِ، صبح، کوچولویی، پونه ها، آن قدر، مجبور، تعجّب، زندگی صورتی، دهانه ی باریک، تختِ خواب، قوری، سماور، خانه اش، دعوت، شکسته، تندی، ظرف تازه ای، خانه هایتان، استفاده، سُفالی، قدیمی، موزه، حیرت، صورتی، فیروزه ای، جمع، بازدید گنجینه، نگه داری، کسانی، خودشان، مثلاً، مثل، ظرفی، غذا، خوراک، می خورده است، علّت گذشته، هزاران، مختلف، نگاه، باستان شناس، خواست، یک دفعه، متوجّه، دور و بر، ناگهان، موزه.

مَثَل، متن، به دقّت، بخوان، ضرب المثل، توجّه، حاکمی، دستور، مخصوص، ماهر، مأمور حکیم، پخت و پز، یک سره، دخالت، گذاشت، اتفّاق، به شدّت، عصبانی، طبیب، آسمان آبی طبیعت پاک، هفته ی گذشته، همراه، آموزگار، علمی، دامنه ی کوه، معلّم، تقسیم– خواست- اطراف هم فکری، گزارشی، نوشته ها، آماده، سعید، نماینده ی گروه اوّل، بخواند، حیوانات، لانه ی ِ خود تمیز، محیطی، عادت، پاکیزه، نگه دارند، بعضی، فقط، آشغال، زباله، باعث، آلودگی، علاوه بر محلّه، کوتاه، مسعود، ایزد، جمعه، اردیبهشت، تاریخ، پانزدهم، دلپذیر، دو ساعت.

آواز گنجشک، زنگ خورد، با نظم، به سمتِ کلاس، حرکت، بچّه ها، منتظر، مربّی، چون، صدا قرار بود، راهنمایی، روزنامه یِ، دیواری، مناسبت، بعد، احوال پرسی، خواست، مشورت، موضوع پیشنهاد، لحظه، محلّه، خنده ی، زهرا، نماینده ی، علمی، علاقه، به نظرمن، آلودگی صوتی- نگاه سکوت، درباره ی، عضو، کنجکاوی- توضیح، هرگونه، ناراحت، بهاره، کارخانه ی، تولید، عادت خستگی، دقّت، خواندن، حالا، انواع، بعد - بحث، البتّه، خودتان، مواظب، مشغول، منظّم-راحله هواپیما، بوق اتومبیل، تلویزیون، ضبط صوت، باعث، همسایه، موفقیّت، لباس شویی.

مورچه ریزه، زیر بغلش، نامه ی خانم معلم، به طرف لانه، گفته بود، وضع، مَشقَت، پیاده رو، سوراخ توی دیوار، موزاییک ها، آقابزرگ، فرش قرمز، راهرو، گذشت، خواهر، خوش به حال، می خواند خودش، ناراضی، مسئله، بشویید، ناهار، حاضر، غصّه، غذا، خوراک، آهسته، صدای، سُفره-پهن آمده ام، بعد، عینکش، گذاشت، صَفَحات، تُشَکچه یِ مخصوص، می خواست، اتاق، امّا، ایستاد یک دفعه، نگاهی، صفحه ی، روشن و درشت، خط های، حتّی، گل های قالی، تغییر، بخوان-فقط ضرب المثل، فقیری، همسرش، دُرست، مغازه دار، کیلوگرم.

بلدرچین، برزگر، دو، جوجه های، کشتزار، زندگی، دنبال، صحرا، لانه یِ خود، امروز، صاحب همسایه ها، بخواهد، بیایند، دِرو، نترس، انتظار، خویشان، خواهش، آشیانه ی ما، داس ها-تیز خودمان، نگاه کردند، تعجّب، دهقان، خطری، وقتی، تصمیم، خودش، فهمیدیم، اینجا فداکاران، همیشه، نجات، هم نوعان، خطر - می اندازد، همین، سبب، ذهن، جاودانه، این گونه افتخارآفرین، زنان، حتّی، نوجوانان، سرمشق، چراغ، تاکنون، خیّام، محمّدحسین فهمیده، هویزه ریزعلی خواجوی، شنیده اید، سهام خیّام، دوازده ساله، درس خوان، باهوش، موفقیّت.

اشتیاق، ثبت نام، علّت، آغاز، جنگ تحمیلی، اشغال، پرتاب، آزار، سرانجام، پانزدهم، نوجوان آغوش، رگبار گلوله ی اشغالگران، نارنجک، زنجیرهای تانک، فدا، پیشروی، جلوگیری، هنگامی-طفل شهادت، دلیرانه، غروب، پاییزی، وقتی، مزرعه، متوجّه، اثر، ریزش کوه، مسیر حرکت قطار-بسته صدای، سرعت، پیراهنش، چوب دستی، نفت فانوس، سمت، راننده ی، نگه داشت، حتمی –نجات واقعه ی آتش سوزی، دودکش، شعله های، شجاع، عدّه ای، دهقانان.

معلّمان، افتخار، شریف احترام می گذاریم، سرمش، مثل باران، تازه، بی ادّعا، رقص، سبزه ها، پای کوبی هایمان– می رویید باغچه، طراوت، غبارآلود، ناودان ها، نشاط، کارنیک، فرمان روایی، زندگی، حال، تصمیم– مختلف معمولی، آن وقت، روستایی، عجب، باصفایی، همان طور، سبزه ها، با دقّت، گودال، می گذاشت گذشته، فصل، جوز، مدّتی، تعجّب، خسته، طور، معلوم، عمر، موضوع، ناراحت، خوردیم-قصّه پری کوچولو، بخوان، بیندیش، هنوز، مثل، می خواست، نقره ای، خودت، صبر، بعد، تکّه-اتفاق پنبه ای، گره زد، خلاصه، اندازه ی، شروع، جست و جو.